کد خبر : 110466 |

محمدرضا مروارید فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با مستقل:

قطعا باید بحث اصلاح قانون اساسی به نفع مردم صورت بگیرد

مروارید می‌گوید: قطعا باید بحث اصلاح قانون اساسی به نفع مردم صورت بگیرد نه مثل آن متممی که داده شد و فضا را تنگ‌تر کرد و بعد از آن نظارت استصوابی پیش آمد. اگر بخواهند در واقعیت فضا را آرام کنند باید این کار صورت بگیرد و نترسند که بگویند این کارها عقب نشینی است

امیرحسین جعفری

 

تحولات دو ماه اخیر صرفا اعتراضی خیابانی نیست و تاثیرات گسترده و دامنه‌داری در حوزه‌های روابط خارجی، اقتصاد، فرهنگ و سیاست‌ورزی داخلی دارد که در هر کدام از این بخش‌ها شاهد تغییراتی بوده‌ایم. مشخصا در حوزه روابط خارجی پس از بروز تحولات اخیر برجامی که تا پیش از این هم امید خاصی به آن نبود مذاکرات به اتمام رسید و غربی‌ها با کوبیدن بر طبل حقوق بشر مسیر دیگری را در مقابل ایران قرار دادند. از سوی دیگر موضوع اقتصاد نیز محل بحث تحلیل‌گران است و برخی معتقدند که اگرچه اعتراضات اخیر با مطالباتی فرهنگی و در راستای سبک زندگی آغاز شد اما ریشه‌های اقتصادی آن را نباید دست کم گرفت.

 

به جهت بررسی ابعاد مختلف اعتراضات اخیر گفتگو کردیم با محمدرضا مروارید، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و استاندار سابق ایلام، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

 

تحولات اخیر چگونه می‌تواند سیاست خارجی کشور را تحت تاثیر قرار دهد؟ آیا واقعا برای غرب مسائل حقوق بشری در روابط با ایران تاثیرگذار است؟

 

در رابطه با اینکه چه تاثیری دارد واقعیت این است که ایرانی‌های مقیم خارج نزدیک هشت میلیون نفر هستند که این یعنی یک کشور!

یعنی ده درصد مردم ایران خارج زندگی می‌کنند. اوایل انقلاب می‌گفتند تعدادی سلطنت‌طلب هستند، اما الان همه اقشار از نخبگان و دیگر چهره‌های سیاسی حضور دارند و لابی‌های قوی با کشورهای دیگر دارند و تاثیر‌گذارند، بخصوص در این زمان که به میدان آمده‌اند و قطعا در روابط ایران با کشورهای دیگر تاثیر دارند و برای کشور هم شاید این مسئله خوب نباشد. اما اینکه غربی‌ها درباره حقوق بشر چه فکر می‌کنند واقعیت این است که حقوق بشر برای غرب یک ابزار است و حتما آن‌ها حقوق بشر برایشان مهم نیست زیرا با کشورهایی که وضعیتشان بسیار بدتر ایران است مانند عربستان کاری ندارند. متاسفانه ما بالاخره در داخل کشور خودمان زمینه را فراهم می‌کنیم برای دخالت آن‌‌ها. نکته ظریفی است که خود نظام باید آن را قبول کند که این بهانه‌ها را نباید به دست آن‌ها دهد و با مردم خود گفتگو کند.

در بحث برجام نیز این مسائل دخیل است که حل نشده باقی مانده است و اگر دولت بخواهد سر و سامانی به وضعیت دهد باید برجام را حل کند و از این طرف باید به اقتصاد داخل کشور توجه کند.

 

برخی معتقدند مسائل اقتصادی ریشه برخی اعتراضات اخیر است اگرچه در میان شعارهای معترضان رنگی ندارد. بنظر شما معیشت و اقتصاد تا چه حد منجر به روز اعتراضات دو ماه اخیر شده است؟

 

نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌ها یک نظرسنجی کرده که گفته است تقریبا ۸۰ درصد مردم مشکل دارند و معترضند. اقتصاد نیز نقش اساسی در تحولات اخیر دارد، اگر وضعیت اقتصادی مردم نسبتا خوب باشد مثل دوره‌های گذشته، مانند دوران اصلاحات که اقتصاد یک حالت تعادلی داشت باز هم مردم حاضر می‌شوند برخی محدودیت‌های دیگر را بپذیرند. اما وقتی وضعیت اقتصادی خراب است و بیکاری بیداد می‌کند و تورم بیشتر می‌شود و جوانان به آینده اطمینان ندارند و با هرکدام از آن‌ها صحبت کنید با یاس و ناامیدی از آینده صحبت می‌کنند، در کنار آن گشت ارشاد نیز تشدید می‌شود، قطعا آنچه بحث اصلی است اقتصاد است. واقعیت این است که اقتصاد نقش اصلی را دارد برخی می‌گویند چرا در عربستان که آزادی نیست مردم قیام نمی‌کنند اما واقعیت این است که مردم در آنجا معیشتشان مشکلی ندارد. اما الان در ایران تقریبا اینگونه شده است که اقتصاد بطور کلی وضعیت نابسامانی دارد و از آن طرف هم می‌خواهیم روی این مسائل فرهنگی و زندگی شخصی مردم فشار بیاوریم. حتی چند تن از افرادی که جامعه‌شناس هستند و بررسی می‌کردند که وضعیت چگونه است الان دستگیر شده‌اند. تعدادی از وکلا را دستگیر کردند. وضع به گونه‌ای درآمده که جایی نمانده که حاکمیت در آن دخالت نکند و محدودیت ایجاد نکند. همین بحث محدودیت فضای مجازی که به اقتصاد مردم هم ضربه زده است و تعداد زیادی از مردم از همین اینترنت اموراتشان را می‌گذراندند، این‌ها همه در شکل‌گیری وضع موجود تاثیر دارد.

 

 بنظر شما نسل معترض امروز با بدست آوردن مطالبات خود آرام خواهد شد؟ بطور کلی امروز با چه نوع مطالباتی در سطح خیابان ها مواجه هستیم؟

 

در مورد این مسئله بحث زیاد است. نظرسنجی شده بود که ۲۰ درصد مردم موافق این رویه هستند اما ۸۰ درصد منتقد و معترضند و از این ۸۰ درصد ۳۷ درصد به اصلاح معتقدند و بقیه نیز از اصلاح امور عبور کرده‌اند. اگر حکومت بخواهد کاری بکند باید آن ۳۷ درصد را با ۲۰ درصدی که خودش دارد همراه کند و صحبت کنند که چه باید کرد تا بقیه معترضین آرام شوند. قطعا باید بحث اصلاح قانون اساسی به نفع مردم صورت بگیرد نه مثل آن متممی که داده شد و فضا را تنگ‌تر کرد و بعد از آن نظارت استصوابی پیش آمد.

 

اگر بخواهند در واقعیت فضا را آرام کنند باید این کار صورت بگیرد و نترسند که بگویند این کارها عقب نشینی است. اگر در سیاست داخلی و خارجی به سمت مردم حرکت کنیم بخش زیادی از جامعه قانع می‌شوند که می‌توان با اصلاحات هم کار را پیش برد و از خرابی‌های بیشتر جلوگیری کرد.

 

 این روزها جناح‌های مختلف سیاسی داخل و خارج بحث از ارائه راهکار برای حل بحران فعلی می‌کنند؛ به واقع چگونه باید از این بحران گذشت؟ آیا صحبت از اصلاحات که از سوی مجلس نیز مطرح شده است می‌تواند راهگشا باشد و حاکمیت در انجام این اصلاحات تا چه حد جدی است؟

 

من هنوز خودم از انجام اصلاحات مایوس نیستم، اما اصلاحات هم چند پیش زمینه دارد؛ اول اینکه اعتراضات را به رسمیت بشناسند که تاکنون نشناخته‌اند. قالیباف گفته است وقتی اوضاع آرام شد روی اصلاح حکمرانی صحبت کنیم، اما اوضاع که خود به خود آرام نمی‌شود و مشخص نیست پس از آرام شدن روی حرفشان بمانند. باید چند موضوع را ردیف کنند و یکی یکی شروع به حل آن‌ها بکنند تا مردم امیدوار شوند که اصلاح صورت می‌گیرد. البته بین خودشان این بحث هست که از الان اصلاح را شروع کنند یا بعد از آرام شدن، اما برخی در این بین می‌گویند اصلاح امور از الان عقب نشینی است و ظاهرا بین افراد حکومتی این نظر بیشتر طرفدار دارد. در مجلس خود ما وقتی نماینده مجلس صحبت می‌کند و یک گفتگوی سالم را پیش می‌برد فورا بلندگوی او را قطع می‌کنند، یعنی معتقد به گفتگو نیستند. از آن طرف رئیس مجلس می‌گوید که نیروی انتظامی که نمی‌تواند شیرینی و گل پخش کند. درحالیکه نیروی انتظامی می‌تواند با روش‌های مسالمت‌آمیزتر رفتار کند. در این دوره بر خلاف ۹۶ و ۹۸ تخریبی را شاهد نیستیم و تخریب در حد آتش زدن سطل آشغال است که اثر گاز اشک‌آور را کم کنند. در این دوره خیلی از مردم سیاسی نیستند در دوره‌های قبلی هم که شعارهای سیاسی تند مانند شعار رضا شاه می‌دادند، این دوره شاهد این شعار هم نیستیم و فقط زندگی می‌خواهند! باید از این افراد استقبال کنیم که منظورشان از آزادی و زندگی چیست، بالاخره مسئولین باید حرف مردم را گوش دهند. هرچند تاکنون چیزی ندیده‌ایم در حالیکه اگر از مردم برای گفتگو دعوت شود راه حل‌های زیادی وجود دارد.