کد خبر : 105111 |

رابطه حجاب، گشت ارشاد و مرگ!

پروفسور سیدحسن امین

حقوقدان

 

مرگ مشکوک و غم‌انگیز مهسا (ژینا) امینی دختر جوان سنندجی پس از هدایت! و ارشاد! او به وسیله مأموران گشت ارشاد به پایگاه خیابان وزرا فاجعه است. این مرگ بی‌دلیل (شاید هم برخوردی منجر به قتل!) هر شهروندی را به تفکر وامی‌دارد که این درجه از خشونت علیه زنان در این خصوص و دوگانگی بین امر و نهی حاکمیت و رفتار متعارف شهروندان به طور عام را چگونه در یک جامعه متمدن می‌توان توجیه کرد؟ 

مسئولین مدعی هستند که به حکم اسلام فقاهتی، عدم رعایت حجاب مقبول حاکمان، جرم مشهود و قابل تعقیب کیفری است. لذا هم گشت ارشاد زنان و دخترانی را که از دیدگاه آنان، بی‌حجاب یا بدحجاب باشند و احیانا به تذکر شفاهی بی‌اعتنایی کنند، دستگیر و بازداشت می‌کند و هم خودروهای زنان و دخترانی را که حین رانندگی رعایت حجاب مقبول را نکرده باشند، توقیف می‌کند.

از نگاه عقلانی و خرد جمعی، اگر پوشش و رفتار شهروندان در کوچه و خیابان و مرئی و منظر عموم، مخل نظم عمومی و خلاف اخلاق حسنه باشد، باید از آن جلوگیری شود. اما اگر عرف عمومی حاکم باشد و هیئت منصفه به نمایندگی از شهروندان داور نهایی باشد، پوشش این زنان و دختران در نگاه اکثریت شهروندان متعارف است. 

حجیت عرفی و بنای عقلا در فقه اسلامی هم رفتار جمعی را در این امور تأیید می‌کند. در کشور کوچک مسلمان همسایه ما، دبی، اگر زن یا دختر توریستی در مراکز خرید یا شارع عام و یا جاذبه‌های گردشگری، شلوارک خیلی کوتاهی بپوشد، مأموران ویژه با احترام به او تذکر شفاهی و کتبی می‌دهند که این پوشش در کشور میزبان مطلوب نیست. اتباع خارجی هم می‌پذیرند و رعایت می‌کنند، چون دولت امارات در مقابل، امنیت جانی و مالی همه مردم اعم از اماراتی و مسافر را تأمین می‌کنند. 

در ایران، به عکس، متولیان از تأمین بسیاری از حقوق شهروندان حتی از تأمین نیازهای اولیه مردم، غافل یا عاجز است، از آب شرب، هوای سالم و تغذیه کافی بگیرید تا پیش‌نیازهای یک جامعه سالم مانند آزادی نقد، آزادی احزاب، انتخابات و حقوق شهروندی دیگر... اما آن وقت همین حاکمیت با حدت و شدت بر الزام بانوان به رعایت حجاب ظاهری در داخل کشور پافشاری می‌کند و این در حالی است که با شرمندگی دختران و زنان جوان ایرانی نه تنها با عبور از مرز در ترکیه و دبی و کشورهای دیگر بلکه در داخل کشور از ناداری، فقر و بیکاری و ناچاری، اعتیاد و طلاق و ...در عذابند و بعضی به تن‌فروشی تن در می‌دهند. برای ما چه رسوایی بدتر از این، که اخیرا شایعه‌ای درست یا غلط، منتشر شد که در پارلمان عراق، خانم نماینده الانبار هشدار داد که رابطه مردان عراقی با زنان تن‌فروش ایرانی بنیان خانواده‌های عراقی را تهدید می‌کند!

رفتار ماموران ایران با دختران و زنان ایرانی نه تنها متمدنانه نیست، بلکه مایه شرمساری است، تا آنجا که برخی برای از شر مزاحمت ماموران کشور زادگاهشان در امان باشند مهاجرت می‌کنند. فرار نیروی انسانی، هدر رفتن عمر و استعداد زن ایرانی، محروم شدن سالمندان از حمایت جگر گوشه‌گان و ... از نتایج رفتار چنین ماموران معذوری است. 

جلای وطن و خروج ارز همچنان بیداد می‌کند و شگفتا که فرزندان پسر و دختر مسئولان حکومتی هم با داشتن امکانات بیشتر در صدر لیست جوانان ایرانی‌اند که زندگی در آمریکا، اروپا، کانادا و استرالیا را بر جمهوری اسلامی ترجیح می‌دهند. 

وجدان جمعی ملت ایران، ضمن مطالبه پایان دادن به گشت ارشاد و تقبیح برخورد این گشت با بانوان، خواهان تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب متشکل از شخصیت‌های بی‌غرض و حرفه‌ای با تخصص پزشکی و حقوقی برای کشف علل مرگ مهسا امینی است.