کد خبر : 165831 |

چگونه می‌توانیم یک کشور توسعه یافته داشته‌باشیم؟

در عصر حاضر مردان مخلصی حضور دارند کە باید جامعه آنان را قدر بداند

نام بزرگمردان بلند همت روزگار، هموارە برجریده عالم ثبت است، بیاییم و امروز را با شناخت بیشتر از استوره‌ای از سرزمین آبشارها و لاله‌های واژگون مناطق زاگرس‌نشینان، آغازکنیم/ شیخ اصلاحات ما، حضرت آیت الله کروبی نیز به مانند معدود افرادی در جهان، رسالتش را با آگاهی در یک سیستم همبسته شدن، با نگاه به آینده انجام‌داد، تا جامعه‌ای خوشبخت، توسعه‌گرا و مطلوبی را رقم‌بزند.

بزرگواری تاوان دارد و هزینه آن را هرکسی نمی‌تواند پرداخت‌کند

 

عبدالحسین هزارخانی

از ویژگی‌های بنیادین جوامع مترقی اهمیت به خردجمعی و بهره‌گیری از اختلاف‌نظر و سلیقه در ابعاد مختلف زندگی و جامعه است، که سبب واکنش‌ها، نظرات و پاسخ‌های متنوع در برابر وقایع و پدیده‌‌های گوناگون شده‌است. 

این دیدگاه‌های متنوع، بانی پیشرفت و توسعەی جوامع بشری، در طول تاریخ بشریت بوده‌است. 

زیرا عدم استقبال از پرسشگری و انتقاد، نشان از رکود و جمود فکری جامعه دارد، و استقبال از نظرات، پیشنهادات و انتقادات به مفهوم بهره‌گیری از خرد جمعی و ایجاد تفکر سیستمی و تشویق به کار تیمی است، که حاکی از جامعه ای با افکار زنده و پویا می‌باشد.

این نوع نگرش علاوه بر نخبه پروری، موجب شکوفایی و خلاقیت هرچه بیشتر نخبگان، به نفع تک‌تک احاد جامعه می‌شود و جامعه را بسوی جذب مشارکت همه جانبه پیش می‌برد و بررسی مسائل از ابعاد و زوایای مختلف و با دیدگاه‌های مختلف صورت می‌گیرد و با ایجاد احساس اطمینان و تعلق خاطر و مسئولیت‌پذیری نسبت به محیط، جامعه از مضرات تک‌محوری و استبداد مصون می‌ماند.

هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی، نحوەی پرشسگری در پژوهش‌ها را برای حل مشکلات و رسیدن به موفقیت‌های جامعەی‌بشری، موثر می‌داند.

نکتەی‌ کلیدی نظریەی او این است که ثبت نتایج تجارب، مدل ذهنی افراد را شکل می‌دهند که هر فردی با دریافت هر تجربەی جدید، آن را با مدل ذهنی خود مقایسه و بر اساس آن مدل، نتیجه را بازتاب می‌دهد، کە به علت تجربیات متفاوت، برداشت افراد از یک پدیده مشخص و یکسان، ممکن است متفاوت باشد. 

این تفاوت های فردی ضرورت بهره‌گیری از خردجمعی را برای بررسی مسائل و اداره امور مملکت و سایر مسائل جامعه، آشکار و ضروری می‌نماید ...

اینکه چرا فلان اتفاق افتاد؟  

چرا فلان حکومت سقوط کرد؟

چرا و چرا های دیگر ‌...

مثلاً در امور ادارەی مملکت ابتدا باید شناختی نسبتاً کافی از وضعیت و المان‌های تاثیرگذار ازجمله شناخت ارزش های حاکم و منابع ذخایر آن را داشت.

به عنوان مثال، ایران مانند جدول مندلیف مجموعه‌ای از ذخایر سرشار از منابع طبیعی کل جهان و جزء پنج کشور برتر جهان به شمار می‌آید، اما چرا مردمش فقیر هستند؟  

که برای جواب چراها، ذهن ما بلافاصله به سراغ اطلاعات ذخیره شده‌ی قبلی می‌رود.

اما نکتەی حائز اهمیت این است که انسان‌های تاثیرگذار و موفق تاریخ، مانند نلسون ماندلا، گاندی، لوترکینگ، جابز، ایلان ماسک و دیگران با آگاهی از چرایی گذشته ولی با نگاه به آینده، «چگونه» و «چطور» را جایگزین کرده‌اند.

و فرضیه‌ها و راهکارهای پیشنهادی را با نگاه به حال و آینده ارائه داده‌اند. 

مثلا چگونه می‌توانیم یک حزب یا تشکّل موفق را تشکیل بدهیم؟ 

چگونه می‌توانیم یک کشور توسعه یافته را داشته‌باشیم؟

یا به قول گاندی چگونه می‌توانیم امپراطوری استعماری انگلیس را شکست‌دهیم؟ 

یا به قول ایلان ماسک چگونه دنیای بهتری خواهیم‌داشت ؟

زیرا جواب سوال‌هایی که با چگونه یا چطور شروع می‌شوند علاوه بر پاسخ چرایی گذشته، راهکار عملی برای برون‌رفت از مشکل در زمان حال و آینده را بیان می‌کنند.

شیخ اصلاحات ما، حضرت آیت الله کروبی نیز به مانند معدود افرادی در جهان، رسالتش را با آگاهی در یک سیستم همبسته شدن، با نگاه به آینده انجام‌داد، تا جامعه‌ای خوشبخت، توسعه‌گرا و مطلوبی را رقم‌بزند.

و در راستای چطور و چگونگی تغییر و اصلاح جامعه، عملاً دست به تأسیس روزنامه و حزب سیاسی مدنی اعتمادملی زد، تا توان آگاهی مردم را افزایش و همبستگی ملی را ارتقاء دهد.

حضرت آقای کروبی در جغرافیای ایران یکی از بزرگ‌مردان نواندیش است که علاوه براین، به شجاعت و دلاوری و مبارزه مدنی و سیاسی نیز متصف‌است.

اگر نیم‌نگاهی به این استورەی شجاعت و درایت داشته‌باشیم‌، بیشتر با لایه‌های گوناگون شخصیتی او آشنا می‌شویم،

از جمله کروبی نواندیش، کروبی روحانی، مبارز مدنی سیاسی، کروبی مهربان، متواضع و عاطفی در برابر ضعفاء، کروبی شجاع در مقابل قدرت‌های مسلط، که قطعاً با شناخت هر لایه از ابعاد شخصیتی این بزرگ‌مرد، احترام او نزد مردم بیشتر می‌شود.

جناب آقای کروبی در حقیقت نوعی «متن» است که دائماً جامعه به مقتضای شرایط روز به آن معنا می‌بخشد، زیرا او به شیوه‌های مختلف، در فضاهای فکری متفاوت و متناسب با حال و هوای جامعه، حضور دارد و جامعیت افکارش مانع کهنه شدن او می‌شوند.

بله اینگونه‌است که بزرگی را باید در رفتار و منش انسانها یافت، زیرا بزرگواری در انواع قدرت ها، اعم از قدرت ناشی از علم، مقام، منزلت و ثروت و نظایر آن یافت نمی‌شود، بلکه در سیره، رفتار و تاثیرگذاری مثبت بر جامعه و نوع دیدگاه جامعه نسبت به افراد، یافت می‌شود.

براستی بزرگواری تاوان دارد و هزینه آن را هرکسی نمی‌تواند پرداخت‌کند، مگر بزرگانی که در ذات و ریشه، از منش بزرگواری و همت بلند برخوردار بوده‌اند. 

 حاج آقا کروبی در کنار شجاعت بی نظیرش، انسانی مردم‌گرا، متواضع، عاطفی، مهربان و حامی ضعفاء و محرومین است، بحدی که بارها در برابر مشکلات آسیب دیدگان و ستم کشیدگان و قشر پایین‌دست و رنج کشیده جامعه، اشک او جاری شده‌است.

زیرا او انسانی خیرخواه و شخصیتی دست و دل‌باز و همواره حامی ضعفا بوده‌است اما در بُعد دیگر، کروبی در مقابل زورگویان مستبد، بسیار محکم و استوار است و در مقابل موضوعات ناحق، ظلم، تبعیض و استبداد بالادستی ها با صلابت و باصدایی رسا و قدم‌هایی استوار برخوردکرده و هرگز زیر بارحرف زور و ناحق زورگویان قدرت طلب نرفته‌است.

زیرا در رگهای او خون سرزمین آبشارها و لاله‌های واژگون زاگرس‌نشینان جاریست که ظلم و تبعیض و غل و غش را برنمی‌تابد.

آری او اهل شهرستان الیگودرز لرستان و مصداقی از مردمان سرزمین کردها و لرهای غیور و میهن‌پرست است که همواره سدی در مقابل دفاع از میهن و دریایی خروشان در مقابل ظلم و تبعیض بوده‌اند.

بدین سبب است که ایشان در میان تمام طوایف و گویش‌های مردمان کرد اعم از لر، لک، کلهور، سوران، گوران کرمانج، جاف، شکاک و هتد، دارای محبوبیت خاصی است و چون شخصیتی فراملی مذهبی است، همه مردمان این مناطق خصوصا اهل‌سنت‌، اهل‌تشیع، اهل‌حق و دراویش به او افتخار می‌کنند، دوستش دارند و نه تنها او را فراموش نمی‌کنند، بلکه همواره در کنار او هستند و خواهندبود. 

یکی از نزدیکان ایشان، خاطره‌ای را که شخصاً از ایشان شنیده بود، بارها اینگونه باز گو کرده‌است:

قبل از انقلاب در زندان ساواک در مقابل حرف ناشایستِ شکنجه‌گری مشهور، روحیه غیرتمندی کرد و لُر بودن او تحملش را لبریز می‌کند و با یک حرکت چابکانه او را نقش زمین کرده و بیهوش می‌کند.

در این اثنی، ماموران ساواک بر سر او می‌ریزند و او را تا سرحد مرگ،  شکنجه می‌کنند که بعد از بیهوشی، روانه بیمارستان می‌شود، که هنوز آثار شکنجه های ساواک در شکستن فک و دندان‌هایش به خوبی مشهود است.

بعد از انقلاب همان مامور، دستگیر و تحویل دم و دستگاه آقای خلخالی می‌شود، جناب خلخالی که قبلا جریان این شکنجه‌گر را از آقای کروبی شنیده‌بود، او را به محل کارخود دعوت می‌کند تا بلکه با این بهانه سندی باب طبع خود، از حاج آقای کروبی برای اعدام او بدست آورد، آقای کروبی مانند همیشه علاقه‌ای به انتقام شخصی نشان نمی دهد و در برابر یادآوری‌های مکرر خلخالی از جریان شکنجه و اینکه این فرد همان شکنجه‌گر توست، او فقط می‌گوید این شخص را نمی‌شناسم‌.

این در صورتی است که آن شکنجه‌گر، بخوبی می‌داند که جناب آقای کروبی او را خوب می‌شناسد و آن وقایع را به یاد دارد، بنابراین ساواکی معروف،  دستبند به دست و زنجیر به پا، روی دست و پای حاج آقا کروبی می‌افتد و تشکر می‌کند.

ولی ایشان فقط می‌گویند من تو را نمی‌شناسم و آن محل را ترک می‌کند.

و این‌گونه بود که کروبی بە جامعه نشان داد، مقاومت و ایستادگی او در مقابل ستم، مبارزه‌ای شخصی نبوده‌است، بلکه در راه آزادی، دفاع از مظلومین، ستمدیده‌گان و مصالح کشور به مبارزه پرداخته‌است.

این منش جناب آقای کروبی در نقل قول پیش، یادآور سیره حضرت علی (ع) است، که یکی از پهلوانان قدرتمند دشمن در میدان مبارزه، چون مغلوب صاحب ذوالفقار می‌شود، بر روی او آب دهان پرتاب می‌کند، در حالی که حضرت علی روی سینه او نشسته‌بود، از کشتن او صرف نظر می‌کند تا خشمش فرو نشیند، تا مبادا در کشتن او انتقام شخصی دخیل شود و مبارزه حق و باطل به نبردی شخصی تبدیل‌شود.

بله در عصر حاضر و در میان خود ما، چنین مردان مخلصی حضور دارند کە باید جامعه آنان را قدربداند و بهتر بشناساند.

زیرا درصورت عدم معرفی الگوهای شایسته و لایق، جامعه از وجود افراد الگو و سرمشق برای غیرتمندی، شجاعت، اخلاقمداری و درس گرفتن از خوبی ها خالی می‌ماند، و افراد نالایق ‌و گمراه، نمادی و الگویی برای تقویت ضد ارزش ها در میان مردم خصوصاً برای جوانان و نسل آینده می‌شوند و امثال خود را تحویل جامعه فردا می‌دهند و کم کم در جامعه ضد ارزش ها جای ارزش ها را می‌گیرند. 

ولی معرفی چنین شخصیت‌هایی، موجب تقویت روحیه بزرگ‌اندیشی و الگوپذیری در جامعه می‌شود.

و این یک وظیفه همگانی است که در این رابطه کوتاهی نکنیم.

استاد سخن سعدی خوش سخن چه زیبا گفته‌است:

چو خواهی که نامت بود جاودان

مکن نام نیک بزرگان نهان

بنابراین، امثال جناب آقای کروبی را باید از نو نوشت، تا جامعه الگوهای واقعی مبارزه را از یاد نبرد و مدام بازتولیدکند.