نگاهی به برنامه وزیر پیشنهادی اقتصاد
برنامه ارائه شده مطابق آنچه این روزها در هر برنامه، گزارش و تحلیلی دیده می شود قصد دارد از تحول دیجیتال، هوش مصنوعی و مدیریت چابک نیز استفاده نماید.
از وقتی دکتر مدنی زاده برای وزارت اقتصاد مطرح شد و با عنوان تعلق به مکتب شیکاگو معرفی گردید بی صبرانه منتظر برنامه او بودم چه اینکه اولا به مکتب شیکاگو در اقتصاد و نماینده معروف آن میلتون فریدمن علاقه داشته و اصولا اعتقاد دارم با کاهش تصدی گری دولت و کوچک کردن آن و حرکت به سمت اقتصاد بازار است که می توان رشد اقتصادی پایدار و توسعه را موجب شد.
دوما با در نظر آوردن دادن اختیار مذاکره با امریکا به پزشکیان و امید به حل تنش چند دهه ای با آن کشور، رفتن به سمت فردی که با عنوان مکتب شیکاگو معرفی شد امید به تصمیم حاکمیت برای جراحی اقتصادی هم افزایش یافت.
اما انتشار برنامه پنجاه و هشت صفحه ای او پس از معرفی به مجلس این امید را حداقل بر اساس این شبه برنامه کم رنگ نمود.
از دید نگارنده این چند ده صفحه یک کلی گویی متداول است، با احتیاطی شدید وضع موجود را تشریح کرده و در جهت گیری های هفت گانه به شکل عجیبی چنان کلی گویی کرده که حتی در این اصول کلی به ریشه های واقعی نپرداخته است. مثلا در بند دوم با عنوان توانمند سازی بخش خصوصی، وزیر پیشنهادی برنامه دارد با استفاده از ظرفیت های محلی و نمایندگان مجلس در این راستا اقدام نماید!!!
در حالیکه برای تقویت بخش خصوصی دیگر راه مثل روز روشن است. نمونه دیگر برای صنعت بیمه که حوزه کاری راقم سطور است هم کلیاتی که در همه جا بیان می شود آمده در حالیکه که سالهاست با این تیترها به اهداف و چشم انداز های صنعت نرسیده ایم نمونه آن هم نرخ تحقق ضریب نفوذ بیمه و فاصله معنا دار آن با اهداف برنامه هفتم توسعه می باشد.
در نهایت برنامه ارائه شده مطابق آنچه این روزها در هر برنامه، گزارش و تحلیلی دیده می شود قصد دارد از تحول دیجیتال، هوش مصنوعی و مدیریت چابک نیز استفاده نماید. به عبارت روشن تر حرف تازه یا راهکاری روشن، علمی و آزموده شده برای بهبود اقتصاد ایران در برنامه پیشنهادی دکتر مدنی زاده دیده نمی شود.
از آنجا که می دانیم اقتصاد ایران چنان بیمار است که دیگر با مُسکن، دارو درمانی و برنامه های اصلاحی وخامت آن بهبود نمی یابد بلکه فقط جراحی آن هم یک جراحی شجاعانه توسط یک جراح حاذق، شجاع، ریسک پذیر و با حمایت همه جانبه مردمی و حکومتی شاید جواب دهد انتظار می رفت برنامه ارائه شده اصولی تر، قوی تر، شفاف تر، عالمانه تر، منطقی تر و شجاعانه تر باشد.
اما آنچه در این برنامه دیده می شود از دید من نه تنها پلن یک جراحی نیست بلکه حتی عاری از راهکارهای علمی و حساب شده اصلاحی است و از آن گذشته تناسبی با نگاه اقتصاد بازار آزادی ندارد گو اینکه ایشان نه وابسته به مکتب شیکاگو بلکه صرفا فارغ التحصیل آن است یا هنوز تصمیم جدی برای کاهش تصدی گری دولت و رفتن به سمت اقتصاد آزاد گرفته نشده است.
من عقیده دارم مسیر دستیابی به رشد اقتصادی و توسعه پایدار امروز روشن است و الگوهای روشنی در این زمینه وجود دارد بنابراین اگر می خواهیم موفق شویم باید تصمیم خود را بگیریم. تجربه جراحی بزرگ اقتصاد آلمان در دوران پس از جنگ دوم جهانی و بهبود اقتصاد متلاشی شده آن کشور توسط ویلهم ارهارد وزیر اقتصاد و بعدا صدراعظم آلمان از حیث فهم شرایط و تصمیم شجاعانه و نیز تجربه اقتصادهای موفق و در حال رشد کنونی نمونه های روشنی هستند که می توانند راهگشا باشند.
امیدوارم این فرد باسواد در صورت دستیابی به مقام وزارت برنامه بهتر و شجاعانه تری تدارک ببیند و گرنه با این برنامه اتفاقی نمی افتد و وضع شاید بدتر هم بشود مگر اینکه توافق احتمالی مُسکنی موقتی را موجب شود اما در دراز مدت باز هم وضع همین خواهد بود.
محمدکاظم کرمی