کد خبر : 113519 |

سیلی چین، سیلی دلار، سیلی تورم بر صورت سیاست

حالا باید به انتظار نشست و دید که سیلی چین، سیلی تورم، سیلی دلار، سیلی قیمت خوراکی‌ها، سیلی قیمت سکه و ... سبب بازنگری در گزاره‌ها می‌شود، آیا شروع سیاستی دیگر، مبتنی بر فهمی متفاوت از جهان، بر مبنای رابطه‌ای متفاوت از گذشته با مردم، و با درجه قابل قبولی از واقع‌گرایی در سپهر سیاست اصول‌گرا و انقلابی بروز می‌کند یا کماکان در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد؟

با انتشار خبر دیدارهای شی جینگ‌پینگ از عربستان، و روابط چین با شورای همکاری خلیج فارس، قیمت دلار در یک جهش قابل پیش بینی کانال ۳۷ هزار تومان را رد کرد و به ۳۸ هزار تومان رسید، البته با بکارگیری تمام فنون کنترل بازار، هم اکنون در محدوده ۳۷/۴۰۰ توقف کرده است. 

محمد فاضلی استاد سابق دانشگاه شهید بهشتی در کانال تلگرام خود نوشت: 

بیانیه مشترک چین و عربستان، قیمت دلار و سکه، و نرخ تورم مثل سیلی‌های محکمی بر چهره سیاست در ایران امروز خورده است. یک‌ونیم سال پیش، شماری از اصول‌گرایان و تندروهایی که خود را انقلابی می‌خوانند، گزاره‌هایی بیان می‌کردند از این جنس:

*غرب‌گرایی مشکل کشور است، جهان فقط غرب نیست و نگاه به شرق راهبردی برای تعامل بین‌المللی است.

*دولت حسن روحانی برای فشار آوردن جهت تصویب FATF یا احیای برجام به دنبال گران کردن قیمت دلار است.

*دولتمردان لیبرال و بی‌عرضه دولت روحانی قادر به مهار نرخ تورم نیستند.

طبیعی است که وقتی فقط همه چیز در مشکلات دولت حسن روحانی خلاصه می‌شد، راه‌حل نیز رفتن آن دولت بود. وقتی همه مشکل غرب‌گرایی تصویر می‌شد، شرق‌گرایی راه‌حل بود. وقتی همه مشکل لیبرال بودن و بی‌عرضگی دولت روحانی تلقی می‌شد، راه‌حل به‌کار گماردن خودی‌های انقلابی غیرلیبرال بود.

 

دولت حسن روحانی مثل همه دولت‌های دیگر مشکلات خودش را داشت، اما به فراموشی سپردن ساختارهای مولد بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران چهار دهه اخیر، و حتی نادیده گرفتن مشکلات ساختاری اقتصاد ایران که گاه ریشه در سال‌های پیش از انقلاب دارند، باید به وضع امروز منجر می‌شد.

 

خلاصه کردن همه چیز در مشکلات دولت حسن روحانی و غفلت کردن از ضرورت اصلاحات ساختاری، اصلاح در سیاست خارجی و تدوین نگاهی نو به روابط بین‌المللی ایران، و در یک کلام، عامل‌گرایی و چشم پوشیدن بر مشکلات ساختاری، نباید نتیجه‌ای غیر از وضع جاری به همراه می‌داشت.

 

حالا معلوم شده که عامل ناکامی در تنظیم روابط بین‌الملل بر اساس منافع ملی، لیبرال‌های غرب‌گرا خوانده شده‌ی دولت حسن روحانی نبوده‌اند. انقلابیون دولت ابراهیم رئیسی نیز نتوانسته‌اند مانع از آن شوند که دولت چین مدعاهای اعراب خلیج فارس درباره جزایر ایرانی را تکرار نکند.

 

حالا معلوم شده این گزاره که «فقط شما بروید، خودمان درستش می‌کنیم» برای درمان تورم، قیمت دلار و سکه کفایت نمی‌کرده است. حالا معلوم شده کشوری تحت تحریم با دسترسی بسیار محدود به ارزهای جهان‌روا، و در فردای دوازده سال تحریم شدید، ظرفیت زیادی برای کنترل تورم ندارد.

 

حالا معلوم شده نگاه به شرق – حتی با ژست عزت‌گرایی انقلابی – در غیاب سیاست خارجی متوازن، باعث نمی‌شود چینی‌ها نگاه احترام‌آمیز و محتاطانه‌ای در قبال منافع ملی ایران داشته باشند. اتهام غرب‌گرایی به جواد ظریف تبیین‌کننده مواضع کشورها در قبال ایران نبود، سیاست خارجی انقلابی دولت ابراهیم رئیسی نیز مانعی پیش روی برخورد ناشایست چینی‌ها نشده است.

 

حالا باید به انتظار نشست و دید که سیلی چین، سیلی تورم، سیلی دلار، سیلی قیمت خوراکی‌ها، سیلی قیمت سکه و ... سبب بازنگری در گزاره‌ها می‌شود، آیا شروع سیاستی دیگر، مبتنی بر فهمی متفاوت از جهان، بر مبنای رابطه‌ای متفاوت از گذشته با مردم، و با درجه قابل قبولی از واقع‌گرایی در سپهر سیاست اصول‌گرا و انقلابی بروز می‌کند یا کماکان در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد؟

 

روی سخن بیش از هر کسی با جوانان و نسل جدید گفتمان اصول‌گرایی و انقلابی‌گری است. آن‌ها که رخدادهای سه ماه گذشته ایشان را به فکر فروبرده، و سیلی رفتار چین در باورهای گذشته‌شان تردید ایجاد کرده، و ناکامی‌های دولت ابراهیم رئیسی، آن‌ها را به مشکلات ساختاری اقتصاد، سیاست داخلی و خارجی کشور متوجه ساخته است. آن‌ها که امروز نگران ایران شده‌اند. آیا وقت آن نرسیده است که در گزاره‌های خود بازنگری کنند و واقعیت را از زوایایی دیگر ببینند؟ آیا زمان آن نرسیده است که با فاصله‌گیری از تعلقات نسل‌های پیشین آن گفتمان، نگاه دیگری به جهان و ایران را تجربه کنند؟

 

ترسم از آن است که اگر سیاست و قدرت با سیلی‌هایی که تا به امروز از واقعیت خورده است، بیدار نشود و راهی متفاوت از گذشته در پیش نگیرد، راه را برای خوردن سیلی‌هایی بسیار دردناک‌تر بر صورت ایران، هموار کند.