کد خبر : 113353 |

نظام آموزشی و علوم انسانی

فرهاد قنبری

فعال رسانه‌ای 

در مملکتی که دانش و تحصیلات با دکتر [پزشک] و مهندس و خلبان تعریف می‌شود و به واسطه چنین تعریفی افراد صاحب تخصص فنی و تجربی همه حوزه‌های اجتماعی اعم از مجلس، شورای شهر، شهرداری، دولت را اشغال می‌کنند، سخن گفتن از هنر و فرهنگ و فلسفه و جامعه شناسی و تاریخ سخنی گزاف و بیهوده است. در مملکتی که رشته علوم انسانی با رشته حقوق و شغل قاضی و وکیل گره خورده و پرطرفدارترین رشته علوم انسانی محسوب می‌شود، سخن گفتن از علوم انسانی هم سخنی عبث و بیهوده است. 

 

 در مملکتی که ارزش دانش و تحصیلات و مطالعه با میزان پولی که قرار است از آن راه کسب شود تعریف می‌شود، در مملکتی که اخبار مربوط به اندک اساتید و اندیشمندان حوزه علوم انسانی همیشه با اخراج، بازنشستگی اجباری یا حتی تهدید به مرگ همراه است اصولا سخن گفتن از اندیشه و تفکر سخنی بیهوده است.

 

 بی‌توجهی به علوم انسانی و تربیتی در مدارس باعث شده است همان اندک زمان اختصاص داده شده به مطالعات اجتماعی و علوم انسانی نیز هدر رفته و در عمل هیچ بازده‌ای نداشته باشد. اغلب مسئولان اداری و مدیران تنها در انتخاب معلمان مربوط به دروس تجربی و فنی دقت به خرج داده و برای مطابقت ساعات درسی دبیرانشان یکی دو ساعتی به آن‌ها دروسی مانند تاریخ، روانشناسی، جامعه شناسی و مطالعات اجتماعی ارائه می‌دهند. البته گروه نگارشی کتب درسی مربوط به حوزه علوم انسانی نیز به این امر واقف بوده و چه بسا استقبال هم می‌کنند چرا که نیک می‌دانند که این کتابی که به اسم تاریخ و ادبیات و جامعه شناسی در متون درسی گنجانده‌اند ربط چندانی به تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی ندارد. 

 

 در مدارس به وفور یافت می‌شوند که معلم دینی عربی یا فیزیک و شیمی در حال تدریس تاریخ، جامعه شناسی و هنر است. دبیری که زنگ تفریح باید در ویکیپدیا نام صفویان و سلجوقیان یا معنی لیبرالیسم را سرچ کند تا ساعت بعد سر کلاس یک ساعت از شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عصر صفوی سخن گفته و آسیب‌های لیبرالیسم را برای دانش آموزان تشریح کند..

 

 بی‌توجهی به دانش و آموزش مسئله‌ای بسیار ریشه‌ای است. یکی از سوالات همیشه در سال‌های تحصیلی این است که در آینده می‌خواهید چکاره بشوید؟

در این سوال این اصل بدیهی انگاشته شده است که ما آمده‌ایم مدرسه تا "کاره‌ای" بشویم. در این نگاه آموزشگاه با مکانیکی و تراشکاری که برای یادگیری حرفه به آن رجوع می‌کنیم اشتباه گرفته می‌شود و از ابتدا در ذهن دانش آموزان اینگونه جا می‌افتد که مدرسه و تحصیل مکانی برای پیدا کردن شغل و در نتیجه کسب سود و درآمد بیشتر است. در این رویکرد مقوله کتابخوانی جز به عنوان ابزاری برای کسب شغل بهتر تعریف نشده است و صرف وقت برای کتاب غیر درسی و غیرتخصصی رشته مربوطه، اتلاف وقت تلقی می‌شود. 

 

به نحوه تدریس درس ادبیات فارسی در مدارس نگاه کنیم. ادبیات فارسی با آن همه ذوق هنری سرشار و با گنجینه‌های فکری ماندگار این قدرت و استعداد را دارد که هر پشمینه‌پوش تندخو و هر دل خالی از ذوق ادبی را به لرزه درآورده و شیفته خود کند اما ادبیات در مدارس ما به گونه‌ای آموزش داده می‌شود که روح و ذوق هنری و ادبی شعر و متن کاملا فراموش و نابود شده و متنی مانند بوستان و گلستان یا شعر مولوی و حافظ به صورتی خشک و بی روح و کسل کننده به دانش آموزان عرضه می‌شود.‌ در آموزش ادبیات فارسی ما از شعر "نی نامه مولوی" تا متن گرانقدر تاریخ بیهقی و غزلیات حافظ و سعدی فقط به چند خط معنی کنید معلمی سخت‌گیر و حفظ تاریخ و قرن تولد شاعر تقلیل می‌یابد.

 

 وقتی در مدارس از همان ابتدایی به کودکان آموزش می‌دهیم که یادگیری نام انواع کرم‌ها و جانوران و تعداد گلبول‌های سفید و قرمز و اهرم و آمیب و جلبگ و خزه چیست و امثالهم از دروسی مانند ادبیات و یادگیری زندگی اجتماعی و آشنایی با هنر و فرهنگ و قانون و تاریخ مهمتر است، وقتی در جامعه‌ای اصلا واحد درسی به نام فلسفه و تاریخ هنر و آموزش سیاست نداریم چگونه انتظار داریم شهروندانی قانونمدار و کارآمد و مفید را تحویل جامعه دهیم؟ 

وقتی صرف ماضی و مضارع عربی از یادگیری فلسفه و پرسشگری مهمتر است چگونه انتظار داریم مدارس ما استعدادهای فرزاندمان را شکوفا کرده و جامعه و نظام سیاسی و اجتماعی توسعه یافته داشته و هوای شهرهایمان پاک و تصادفات جاده‌ای‌مان برابر با اروپا و ازدواج‌هایمان موفق و تیراژ کتاب‌هایمان بالای هزار باشد؟

 

 از چنین نظام آموزشی نمی‌توان انتظار داشت که نوجوانان موسیقی شجریان و علیزاده را به موسیقی بند تنبانی فلان خواننده رکیک‌گوی رپ یا مثنوی و شاهنامه را به دلنوشته‌های خاله زنگی فلان سلبریتی شاعرنما ترجیح ندهد.

با چنین نظام آموزشی است که نوجوان نه مفهوم وطن و تاریخیت و هویت را خواهد فهمید و نه ارتباطی با هنر و فرهنگ و ادبیات و تاریخ سرزمین خود خواهد داشت.