کد خبر : 112315 |

بازگشت روسیه به عصر مسکوویچ

صلاح‌الدین خدیو 

روزنامه‌نگار 

 

احتمالا در دنیا تنها روسیە است که مانند ایران نمی‌تواند تکلیفش را با تاریخ روشن کند.

گزارش شده که با خروج رنو، این کشور دوباره خط تولید مسکوویچ را راه می‌اندازد.

خودروی بی‌کیفیت دوران شوروی که غالبا دستمایەی طنز و جوک بود!

مسکوویچ نسخە کمونیستی فوردیسم بود که مبتنی بر تولید انبوه اتومبیل از طریق ذینفع کردن کارگران سازنده و افزایش انگیزه مادی آن‌ها برای بهبود کیفیت و سرعت در فرایند ساخت بود، نمودی از تلفیق صنعت و مدیریت آمریکایی.

در دهه ۵۰ که اکثر خودروهای غربی مجهز به دریچه نورگیر ـ قاب شیشه‌ای ریلی روی سقف ماشین ـ شده بودند، دارندگان مسکویچ به طنز می‌گفتند، مدل‌های جدید این ماشین روسی به جای دریچه نورگیر، دریچه‌ای کف‌گیر داشته باشد که دریچه‌ای کشویی در کف ماشین است.

سوال: فایده کف‌گیر چیست که نمی‌تواند نور را به داخل بتاباند؟

جواب: وقتی مسکویچ خراب شد ـ که خیلی هم خراب می‌شود ـ می‌توانید پایتان را از شکاف کف‌گیر به زمین برسانید. از داخل مسکویچ روی زمین بایستید و آن را به جلو هل دهید!

بی‌کیفیتی محصولات صنعتی شوروی از خودرو آغاز و به چیزهای بی‌اهمیت مانند لباس و مسواک و مدادتراش می‌رسید!

نقل است که روزی گورباچف در پولیت بورو، کاغذی بدست گرفت و با مداد روی آن چند خط کشید.

سپس با پاک کنی روسی به پاک کردن آن پرداخت. کاغذ تار و چرکی شد. دبیرکل این‌بار مدادپاک‌کنی آلمانی برداشت. کاغذ مثل آئینه برق انداخت!

گورباچف گفت: رفقا این نمودی از کیفیت صنعت ماست، برای افرایش تولید و بهبود کیفیت، ناچار به اصلاحات هستیم، بدون اصلاحات، اقتصاد راکد ما منهدم و نظام سیاسی هم جان سالم بدر نمی‌برد.

وی با تمثیل مدادپاک‌کن به عنوان نماد ناکارآمدی اقتصادی شوروی و فاصلەی نجومی آن با اقتصادهای غربی، کوشید پیرمردهای فرتوت پولیت بورو و محافظه‌کاران حزب کمونیست را مجاب کند تا با اصلاحات پروسترویکا و گلاسنوست همکاری کنند.

همان زمان که مدادپاک‌کن شوروی، پاک نمی‌کرد و ماشین ریش‌تراش آن نمی‌تراشید و مسکوویچ آن به قول دکتر شریعتی، گاه لج می‌کرد و اصلا حرکت نمی‌کرد، این کشور دارای یکی از بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین صنایع نظامی دنیا بود.

مقارن فروپاشی، شوروی دارای چند شهر مخفی بود که ساکنان آن دانشمندان نظامی و کارشناسان فضایی بودند، دارای بزرگترین زرادخانه اتمی جهان بود و نیروی زمینی آن، قوی‌ترین ارتش دنیا به شمار می‌رفت.

برنامەی فضایی شوروی که سابقەی آن به دوره تزارها باز می‌گشت، یک پروژەی پیشتاز بلندپروازانە بود که شانه به شانەی برنامه‌های ناسا به پیش می‌رفت.

این پیشرفت‌ها در حوزه صنایع سنگین در کنار عقب‌ماندگی‌های بزرگ در بخش‌های دیگر اقتصادی، ملغمه‌ای از تضادها ساخته بود که در نهایت به سکته‌ی تمام سیستم انجامید.

مردم شوروی از لحاظ شاخص‌های رفاه، دستکم چهل سال از اروپایی‌ها عقب‌تر بودند. در پهناورترین کشور جهان در آپارتمان‌های کبریتی زندگی می‌کردند و داشتن ماشین و خانه آرزویی بود که تحقق آن، یک نسل طول می‌کشید.

این تضادها باعث شد که در نهایت قوی‌ترین ارتش و امنیتی‌ترین سیستم جهان حتی بدون شلیک یک گلوله فرو بپاشد.

مدل توسعه شوروی را "فاوستی" هم می‌نامند.

تمثیلی از اسطوره‌ی فاوست: مردی که روح خود را به شیطان فروخت تا به اوج قدرت برسد.

فاوست در ازای کنار نهادن اخلاقیات و خریدن نفرین ابدی، قوی شوکت و صاحب مکنت شد.

در توسعه‌ی فاوستی، مردم محور نیستند، بلکه زمامداران آن‌ها را اسیر عظمت‌طلبی خود می‌سازند.

با فروپاشی شوروی، روسیه فرصت یافت تا سیاست قدرت را رها و به پیشرفت بیندیشید، اما پس از دهه‌ی پر هرج و مرج نود، روح فاوست دوباره در کالبد پوتین بازگشت.

دوباره اقتصاد به حاشیه رفت و بلندپروازی‌های ژئوپولتیک و توسعه‌طلبی ارضی در دستور کار قرار گرفت.

اکنون پهناورترین کشور و دومین قدرت نظامی جهان، دارای اقتصادی متوسط است. با تحریم‌های اخیر غرب، بیم رکودی بزرگ و کوچک شدن اندازه اقتصاد آن جدی است.

خروج خودروسازان غربی، نشانه‌ی مهمی برای بازگشت روسیه به گذشته است.

روس‌ها می‌گویند در کارخانجات رنو، مدل‌های جدید مسکوویچ را می‌سازند. مسکوویج نو با پلتفرم چینی!

کشوری که روسیه در دهه ۵۰ به صنعتی‌سازی آن کمک کرد و اکنون اقتصادی پویاتر و بزرگ‌تر از آن دارد.

نسخه کمونیستی فوردیسم، فاجعه بود، اما نسخه چینی آن خوش اقبال!

توفیق روس‌ها در این مسیر بستگی به استعداد آن‌ها در تلفیق اقتدارگرایی دولت و اقتصاد بازار دارد.

چینی‌ها نشان دادند که تاجران خوبی هستند، اما روس‌ها نه!

با شکست روسیه در اشغال اوکراین و رکود اقتصادی، احتمالا اقتدارگرایی پوتین در سرازیری قرار می‌گیرد. اما معلوم نیست روسیه بتواند معمای حکومت قانون را حل و از حلول دوباره روح فاوست در کالبد خود جلوگیری کند!