علیرضا رجایی از انتخابات میگوید:

احزاب اصلاح طلب نماینده قشر متوسط به بالا هستند

علیرضا رجایی میگوید احزاب اصلاح طلب تنها نماینده قشر متوسط هستند و هیچکدام از احزاب نماینده و صدای معترضین ۹۶ و ۹۸ نبودند. رجایی میگوید: اصلاح طلبان رمقی برای پیکار انتخاباتی ندارند.

احزاب اصلاح طلب نماینده قشر متوسط به بالا هستند

بسیاری از تحلیل‌‌گران داخل کشور معتقدند بر خلاف الزامات، احزاب نقش پررنگی را در فضای سیاسی کشور ایفا نمی‌کنند. اتفاقات چند سال گذشته از جمله ناکارآمدی نسبی لیست امید، اعتراضات آبان ماه سال ۹۶ و خشونت در اعتراضات بنزینی سال ۹۸، نقش کمرنگ احزاب را در پیشبرد مطالبات عمومی بیش از پیش نمایان ساخت. اکنون و در آستانه انتخابات اسفند ماه و با توجه به رد صلاحیت‌های گسترده اصلاح‌طلبان توسط شورای نگهبان، این موضوع متفکران و تحلیل‌گران دغدغه‌مند را به خود مشغول کرده است. «علیرضا رجایی» روزنامه نگار، دانش آموخته علوم سیاسی و از فعالان ملی_مذهبی به برخی از پرسش‌های خبرنگار مستقل در این خصوص پاسخ داده است. متن گفتگو به شرح زیر است:

 آیا احزاب اصلاح‌طلب ایران را دارای استراتژی برای صور مختلف فضای سیاسی و برآمده از کف جامعه می‌دانید؟

احزاب اصلاح‌طلب عمدتاً تنها برای یک صورت خاص سیاسی یعنی مبارزه‌ی پارلمانی دارای استراتژی هستند به همین دلیل توفیق آن‌ها تابعی از کیفیت نهاد انتخابات و قدرت و ضعف آن است. اگر منظور شما از کف جامعه طبقات محروم و زیرخط فقر است، احزاب اصلاح‌طلب بسیار کم این طبقات را نمایندگی می‌کنند و بیشتر نماینده‌ی طبقات متوسط به بالا هستند.

بیشترین ضربه به جنبش اصلاحات از جانب اصولگرایان بوده یا فرصت‌طلبانی در پوشش اصلاح‌طلب؟

 ساختار نظام سیاسی اصولاً در تقابل با جنبش اصلاحات است و این غیر‌طبیعی نیست زیرا اگر غیر از این بود ضرورت چنین جنبشی معنایی نداشت. فرصت‌طلبانی هم که به آن‌ها اشاره کردید، حاصل همین بن‌بست هستند. در مواردی به چنین افراد یا گروه‌هایی، "میانه‌باز" هم می‌گویند. به این دلیل واضح که منافع در ساختار ضدجنبش است و پرستیژ اجتماعی هم زمانی در جبهه‌ی اصلاحات بود.

 عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را در مواجهه با رد صلاحیت‌های گسترده این دور از انتخابات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

شورای سیاست‌گذاری هنوز جهت‌گیری واضحی نداشته‌است ولی هم‌چنان که پیش‌بینی می‌شد در بن‌بستی مقدّر قرار گرفته‌ است. از یک طرف رمقی برای یک پیکار انتخاباتی ندارد و از طرف دیگر فعلاً قادر به موضع‌گیری صریح مبنی بر عدم شرکت هم نیست. به هرحال تصور نمی‌کنم در وضع فعلی موضع این شورا دیگر چندان اهمیتی داشته‌ باشد.

 مجلس شورای اسلامی را در بهترین ترکیب خود و با قویترین و عملگراترین رئیس تصور کنید.

اولین گام و فوری‌ترین اقدامات این مجلس چه خواهد بود؟ آیا آن مهمترین و فوری‌ترین اقدام را به لحاظ ساختاری، عملی می‌دانید؟

 مجلس در ایران به معنای واقعی "در راس امور" نیست و با ساختارهای موجود، نمی‌تواند هم باشد. در یک تصویر فرضی، مجلس در ایران ممکن بود سرآغاز یک تحوّل باشد که عملاً نقشی فراتر از چارچوب‌های محدود پارلمان را در ایران ایفا می‌کرد و به بیانی صریحتر، کانونی می‌بود برای جنبشی که قرار است به جهت تاریخی وظیفه‌ی دگرگونی و محقّق ساختن اصلاحات را بر دوش بکشد. معلوم است که تصوّر چنین مجلسی در وضع کنونی خیال‌پردازی است.

 اپوزیسیون نظام سیاسی ایران را چگونه دسته بندی می‌کنید؟ گرایشات متفاوت اپوزیسیون چه گروه‌ها و طبقاتی از جامعه را نمایندگی می‌کنند؟

 مفهوم اپوزیسیون در ایران بسیار کشدار و پیچیده‌است و طیف بسیار وسیع اما متشتّت و پراکنده‌ای را شامل می‌شود. دلیل آن هم این است که گونه‌ای سردرگمی استراتژیک وجود دارد که در نتیجه‌ی آن، نه در نحوه‌ی مقابله با وضع موجود، نه در نحوه‌ی رویکرد نسبت به نظام سیاسی و نه در چشم‌اندازهای آینده، اتّفاق‌ نظری به‌ چشم نمی‌خورد. به عبارت دیگر هیچ‌یک از اپوزیسیون‌ها هژمونی ندارند و این فعلاً غلبه‌ی هژمونیک نظام سیاسی را ممکن کرده‌است. در یک تقسیم‌بندی کلّی اپوزیسیون‌ها در ایران به دو گروه عمده‌ی اپوزیسیون قانونی و اپوزیسیون برانداز تقسیم می‌شوند و اغلب آن‌ها هم طبقه‌ی متوسط را نمایندگی می‌کنند و اپوزیسیون چپگرا هم که به طبقه‌ی کارگر و سایر گروه‌ها و اقشار محروم توجه دارد، فاقد صدای رسا و فراگیر است که توضیح آن را باید به فرصتی دیگر موکول کرد.

 آیا مبارزات مدنی، گفتگو و مجموعه‌‌ی جنبش‌های خشونت پرهیز در ایران شکست خورده است؟

مبارزات مدنی و خشونت‌پرهیز در ایران شکست نخورده‌است و به‌نحوی استراتژیک نمی‌تواند هم شکست بخورد زیرا این جنبش اصولاً ابزاری برای اعمال خشونت ندارد و در عمل و در یک برآورد واقع‌گرایانه هم بنیاناً مزیت آن در خشونت‌پرهیزی است و از آن به عنوان ابزاری برای مشروعیت‌زدایی نهادهای خشونت بهره‌ می‌برد.

 کدام حزب سیاسی درخواست‌های معترضین را نمایندگی می‌کند؟

هیچ‌یک از احزاب و جریان‌های سیاسی، اعتراض‌های ۹۶ و ۹۸ را نمایندگی نمی‌کردند. این اعتراض‌ها عمدتاً حرکت‌ها و خیزش‌های خود‌به‌خودی بودند. احزاب اصلاح‌طلب توان نزدیکی به رادیکالیسمِ جنبش‌های خودبه‌خودی را ندارند و اپوزیسیون‌های خارج‌ از کشور نیز غالباً فاقد سازماندهی و فیزیک قابل اشاره در داخل ایران هستند. سقف موضع‌گیری احزاب‌ اصلاح‌طلب رسمی، حمایت‌ اخلاقی از مطالبات این حرکت‌های اعتراضی است و البته این که غالباً گفته‌ می‌شود "اعتراض حق مردم است" هم تنها یک لقلقه‌ی زبانیِ بی‌خاصیت است و اخیراً خود حاکمیت نیز آن را زیاد به‌کار می‌برد.

 

آیا این خبر مفید بود؟

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها